چقدر حقيرند مردماني که نه جرأت دوست داشتن دارند ،نه ارادهي دوست نداشتن ، نه لياقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن، با اين حال مدام شعر عاشقانه ميخوانند
گر چه مجنونم و صحراي جنون جاي منست ليک ديوانه تر از من دل شيداي منست آخر از راه دل و ديده سر آرد بيرون نيش آن خار که از دست تو در پاي منست رخت بربست ز دل شادي و هنگام وداع با غمت گفت که يا جاي تو يا جاي منست جامه اي را که به خون رنگ نمودم امروز بر جفا کاري تو شاهد فرداي منست چيزهايي که نبايست ببيند " بس ديد به خدا قاتل من ديده بيتاي منست سرتسليم به چرخ آنکه نياورد فرود با همه جور و ستم همت والاي منست دل تما شايي تو " ديده تماشايي دل من به فکر دل و خلقي به تماشاي منست آنکه در راه طلب خسته نگردد هر گز پاي پر ابله باديه پيماي منست
خندیدن خوب است قهقهه عالی است گریستن آدم را آرام میکند اما لعنت بر بغض
باز در چهره خاموش خیال
روی آن شیشه تبدار تو را ها کردم
غروب شد خورشید رفت آفتاب گردان به دنبالش گشت ناگاه ستاره ای چشمک زد آفتاب گردان سرش را پایین انداخت آری گلها هیچگاه خیانت نمیکنند
جالب است دل من پر درد است و زبانم پر از حرف اما هر روز یادداشت هایم کوتاهتر میشود. چرا نمیدانم شاید بخاطر این است که بعضی حرف ها اگر نوشته شوند پوچ می شوند
تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم . بدانید و آگاه باشید که کشور با بی دینی پایدار خواهد بود و زندگی چرخه خود را ادامه خواهد داد ولی ظلم پایدار نماند و بزرگترین قدرتهای جهان را سرنگون خواهد کرد . وقتی که ایران هست، خلیج یعنی فارس تاریخ میلرزد از خشم قوم پارس خلیج آبی نیست، بی سایه ایران غیر از سرابی نیست تابوت ضحاک است، این سرزمین از هر ، اهریمنی پاک است جان در کمان دارند، تیری اگر کاریست، این عاشقان دارند فرزند جمشیدیم، پیروز بی پرده بت نپرستیدیم ما در شب تاریخ،تا صبح بیداریم |
About
واي اگه خون سياوش دامن شبو بگيره اگه باز به زخم رستم سهراب قصه بميره واي اگه درفش كاوه بشه باز خنجر ضحاك اگه باز از تخت جمشيد خسرويي بيفته رو خاك واي اگه كمون آرش بشكنه به دست كينه واي اگه دوباره شيرين مرگ فرهادو ببينه كاشكي بغض دماوند خون نشه قلب ستاره كاش نيا روزي كه مهتاب توي كوچه پا نذاره كاشكي از چشماي مجنون خواب ليلي رو نگيرن كاش فرشته هاي عاشق توي آسمون نميرن غم سرداراي جنگل به دل خزر ميمونه دوباره خروش كارون قلب شب رو مي سوزونه چشاي معصون زرتشت از يادارس نميره قلعه ها ميريزن اما بغض بابك نميميره ديگه از غرور اين خاك چي ميمونه چي ميمونه واسه بچه هاي البرز چه كسي قصه ميخونه
Archives7 دی 13954 تير 1395 5 مهر 1393 3 مرداد 1393 1 مرداد 1393 7 خرداد 1393 6 خرداد 1393 7 ارديبهشت 1393 1 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 7 دی 1392 2 آبان 1392 7 مهر 1392 3 مهر 1392 7 شهريور 1392 3 شهريور 1392 98511 اسفند 1391 98511 دی 1391 4 آذر 1391 2 آذر 1391 1 آذر 1391 98511 آبان 1391 4 آبان 1391 1 آبان 1391 6 مهر 1391 6 شهريور 1391 98511 مرداد 1391 7 مرداد 1391 3 مرداد 1391 2 مرداد 1391 1 مرداد 1391 AuthorsLinks
عشقه من تویی...
تبادل
لینک هوشمند
تبادل لینک |